وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بر بال نسيم

بر بال نسيم

هركسي از ظن خود شد يار من / از درون من نجست اسرار من

فرداي خوش

هوا  اينگونه ابري  هم ،  نمي ماند

شكيبا تر !  كه  بي صبري ،  نمي ماند

دل اين آسمان همواره گريان نيست

زمين ما پياپي هم ،  پريشان نيست

نسيمي بر تن تبدار ما  هم  ، مي وزد آخر

نشاطي بر دل غمگين ما هم ، مي خزد آخر

سايه مهتاب هم  بر خانه هامان مي رسد

شعله خورشيد هم ، بر شانه هامان مي رسد

چهره زيباي او بس شادمان خواهد رسيد

عطر زلفش بر مشام شاهدان خواهد رسيد

قطره شبنم بزودي خنده بر ما  مي زند

عندليب آهنگ خوش حتما كه فردا  مي زند

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۶ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سياه و سفيد فرقي ندارند

شعار آقاي بوش رييس جمهوري قبلي آمريكا ايجاد نظم

 نوين جهاني بود و الحق هم كه به دنيا نظم نويني

 داد . فلاكت افغانستان و  هلاكت هاي عراق و فاجعه

  فلسطين نمونه هاي رسما ثبت شده از نظم رييس جمهور

 قبلي آمريكاست . به هر كجا كه رفت ، تخم مرگ پاشيد و

 روز هاي مثال زدني از حقوق بشر را از خود به يادگار

 گذاشت . بهانه شكار بن لادن را علم كرد . ميليونها

 انسان را به نابودي كشيد الا بن لادن را كه هنوز زنده

 است و بايد هم زنده بماند تا بهانه چنگيز منشي هاي

 آمريكا باشد .  رئيس جمهور هر كس كه ميخواهد باشد ،

 سفيد يا سياه . رييس جمهور كاره اي نيست .  وال

 استريت  تصميم مي گيرد . يهودي هايي كه بر مسيحيت

 سوار شده اند و چهار نعل مي تازند ....



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۶ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عشق نخستين

لايق شير علي ـ شاعر تاجيكستان

مرو از من

 كه با تو مي رود دنياي رنگينم

مرو از من

كه با تو مي رود ، غم هاي شيرينم

اگر با من گل رويت نباشد  خار خواهم شد

 مرو از من ،

كه با تو مي رود ، ايام گلچينم

اگر از من گذشتي ، بگذرد عمرم به ناكامي

مرو از من

 كه با تو مي رود ، محراب آيينم

چه آرامي است ، آرامي آب مرده ساحل ؟

مرو از من

 كه با تو مي رود آرام و تسكينم

تو با من تا غمي از عشق داري ، غم مخور از عشق

مرو از من

 كه با تو مي رود طومار زرينم

تو اي دلخواه ديرينم ، تو اي تدبير و تمكينم

مرو از من

 كه با تو مي رود تبريك و تحسينم

تو با من تا جوانستي ، جواني كن ، جواني كن

مرو از من

 كه با تو مي رود عشق نخستينم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۵ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

يك تاريخ دروغ

معناي حقيقت و مجاز و دروغ را ميدانيم . هر كلمه اگر

 در معناي اصلي خود به كار رود ، حقيقت است ؛ اگر در

 معناي غير اصل بكار رود مجاز ؛ و اگر غير از اين دو

 باشد ، دروغ

آتش در اجاق ، حقيقت است ، آتش دل ، مجاز است . اما

 مگر مي شود آتش در قالب يخ باشد ؟ . اين ، از جنبه

 ادبيات .... اما سراغ حوادث تاريخ كه برويم ، آتشي

 كه اسرائيل بر سر مردم غزه ريخت ، حقيقتي تلخ بود ؛

 بسيار تلخ . حرفهايي كه از بابت خالي نبودن عرضه ،

 از زبان كشور هاي عربي و سازمانهاي بين المللي بيان

 شد ، مجاز بود ؛ چيزي مثل  شبيه سازي يا شكلك هايي

  كه در ياهو مسنجر استفاده مي كنيم . و اما ، اين

 آتش بس آخري كه از زبان اسرائيل شنيديم ، دروغ

 بود . يك ميليون بار دروغ بود .

اين آتش سالهاست كه مي بارد . بس شدنش به دست كسي

 نيست كه خود منشا آتش است . او مادر زاد ،  دروغ

 است . ذاتا دروغ است . يك تاريخ ، دروغ است . عنوان

 اسرائيل را ببينيد ... اسرائيل در لغت يعني بنده

 خدا !

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۵ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خواهد شد !

ز بلبل ، بوستان ، پر ناله و فرياد خواهد شد

كه صحرا سبز و گلها سرخ و دل ها شاد خواهد شد

عروس گل ز اطراف چمن در جلوه مي آيد

بيا گو بلبل مشتاق اگر داماد خواهد شد

ز بس كالحان داوودي ، ز مرغان عزيمت خان

بگوش من رسيد امشب ، زبورم ياد خواهد شد

چنان مي نالم از سوداي آن گل چهره ، هر صبحي

كه از ناليدن من عندليب استاد خواهد شد

ز عشق روي آن ليلي من ار مجنون شوم ، شايد

كه گر شيرين ببيند ، روي او فرهاد خواهد شد

نه تنها آب رويم برد و در جانم فكند آتش

كه خاكم كرد و خاكم نيز هم ، بر باد خواهد شد

گرفتم كاوحدي آزاد گشت از هر كه در عالم

ز بند او نميدانم ، كه چون آزاد خواهد شد

اوحدي مراغه اي

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۴ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مشاهير

Wikipedia سايتي است كه چون خود را  نخود هر آشي كرده است ، حتما چندين بار

 در جستجوي اينترنتي خود را به شما شناسانده است . اين يك سايت يهودي

 است . مثل خيلي از رسانه هاي ارتباط جمعي دنيا . از رويترز گرفته تا فاكس نيوز ،

 تا  يونايتد پرس و هرچي پرس ! در دنيا هست . كافي است لغت اسرائيل را جستجو

 كنيد ، يا چند چهره يهودي دنيا را ، كه ببينيد چه تعريف و تمجيدي خواهيد ديد .

اما اين مهم نيست ! اين را همه مي دانند كه خبرگزاري ها و شبكه هاي راديو

 تلويزيوني دنيا عمدتا در دست يهودي ها است . آنچه مهم است سيستمي است كه

 يهودي ها براي مشهور سازي خودشان درست كرده اند .

فقط كافي است به فهرست مشاهير دنيا نگاهي بيندازيد . بيشترين آنها يهودي اند يا

 دستمزد بگيران يهود . از اليزابت تايلور گرفته تا وودي آلن ، آيزاك آسيموف ( م همه

 آيزاك ها ) و  سينجر و كيسينجر و انشتين و فرويد و ماركس و ماير و گلد من و ژول

 ورن و دانيل دوفو و هانس كريستين آندرسن و همه ماماني ! هاي دنيا .

اكثر جوايز نوبل را به خودشان محبت كرده اند ! 37 در صد به يهودي ها و بقيه را به

 كساني مثل انورسادات . در خود آمريكا 2 در صد جمعيت ( تازه به قول خودشان ) را

 تشكيل مي دهند اما اكثريت مراكز علمي و سياسي و اقتصادي را قبضه كرده اند .

 ميتوانيد همين الان عبارت يهوديان آمريكا را در سايت مزبور جستجو كنيد .

با سيستمي كه ايجاد كرده اند ، هر چه را كه بخواهند مشهور مي كنند . چه مثبت

 چه منفي . چه قصه ، چه رمان . چه فيلم ، چه گيم . چه مارك تجاري يا فرهنگي

 و ..... و خلاصه ، هر چه مشهور است ، مشهورش كرده اند



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۳ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تب شعله

دل و ديده اي كه دارم ، همه لذت نظاره

چه گنه اگر تراشم ، صنمي ز سنگ خاره ؟

تو به جلوه در نقابي ، كه نگاه بر نتابي

مه من ، اگر ننالم ، تو بگو دگر چه چاره ؟

چه شود اگر خرامي ، به سراي كارواني

كه متاع كاروانش ، دلكي است پاره پاره ؟

غزلي زدم كه شايد ، به نوا قرارم آيد

تب شعله كم نگردد ، ز گسستن شراره

دل زنده اي كه دادي ، به حجاب در نسازد

نگهي بده كه بيند ، شرري به سنگ خاره

همه پاره دلم را ، ز سرور او نصيبي

غم خود چه سان نهادي ، به دل هزار پاره

نكشد سفينه را  كس ، به يم بلند موجي

خطري كه عشق بيند ، به سلامت كناره

به شكوه بي نيازي ، ز خدايگان گذشتم

صفت مه تمامي ، كه گذشت بر ستاره

محمد اقبال لاهوري



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۳ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شرق شناسي

شرق شناس به كسي مي گويند كه في سبيل الله (۱)از آنسوي

 دنيا بلند شود ، با شلوار جين وصله خورده و جليقه

 هزار جيب ، به كشور هاي آسيايي بيايد و بي آنكه

چشمداشتي داشته باشد ، خير سر اموات خودش ، ته و

توي شهر ها و كتابخانه ها و جنگل ها و معادن و ذخاير

 زير زميني و روي زميني ما (۲)را بگردد و بعد آنها را

 به خود ما بشناساند . ببين چقدر فداكار ! ببين چقدر

دلسوز ! زن و بچه خودشان را ماه ها ول مي كنند و توي

 سوراخ سمبه هاي بيابان هاي ما مي گردند . الهي

قربانشان برويم همه . في المثل همان مرحوم ماركوپولو را

 در نظر بياوريد . از رم و ايتاليا بلند شد و آمد به

 سر زمينهاي ما . نه از مار ترسيد و نه از عقرب . شب

 ها راه رفت و روز ها محنت كشيد . چه جراتي داشت ،

حتي به سر زمين مغول ها رفت . نميدانم چه شد آن مغول

هاي وحشي كه ايراني جماعت را ده تا صد تا مي كشتند ،

آسيبي به او نزدند . به گمانم جناب پاپ موقع راه

افتادن ، حرزي ، تعويذي ، جادويي ، جنبلي بر بازوي

او زير كتفش بسته بود ، وگرنه مغول كجا و صرف نظر

كردن از اروپايي موبور كجا(۳) . آمد سرزمين ما را

گشت و زحمت كشيد و مرارت تحمل كرد كه چي ؟ چند تا نامه

 از دم و دستگاه صليبي ها را به خان مغول برساند .

 شما قدر اين فداكاري را نمي دانيد ! اين هارولد لمب

آمريكايي را هم مي شناسيد . نشناخته به امواتش هزار

صلوات بفرستيد . سر فرهنگ مشرق زمين عينكش چهار نمره

زياد شد (۴) . يكي براي تحقيق در زندگي چنگيز خان ،

دومي براي تيمور لنگ ، سومي براي اسكندر و چهارمي

 براي سلطان سليمان عثماني . چهار نفري كه تصادفا و

 اتفاقا و بي هيچ برنامه ريزي قبلي و فقط از روي

تفنن و براي سرگرمي ، كشور ما را با اسبهايشان شخم

 زده و قتل عام كرده اند . عيبي ندارد ، شرق شناس ها

 كه تقصيري ندارند ...

------

پاورقي

۱- البته مختصر مواجبي هم داشته اند كه خرجي چندين نسل آينده شان را تامين كرده و بعضا ملقب به لقب سر sir هم شده اند

۲- بعضي حرم خانه ها را هم گشته اند

۳-مي گويند به ايشان خوش هم گذشته است

۴-اصل عينك بيمه بوده است . از آژانس يهود

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۲ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

كشتند و هلاك كردند

بعد از ماجراي غزه ، خواندن بعضي از قسمت

 هاي تورات خيلي جالب و آموزنده است. مخصوصا

 قسمتي كه اسمش " كتاب استر " است . ( با تلفظ

 Estar  ) به نظرم خواندن  اين قسمت تورات

 براي ما ايراني ها اصولا واجب است . اين بخش

 از تورات ماجرايي را از زمان خشايار شاه

 نقل مي كند . نفوذ يهوديان در دربار خشايار

 شاه به وسيله دختر زيبايي به نام استر يا همان

 ستاره و با آموزش پسر عمويش مردخاي در اين

 قسمت به زيبايي نقل شده است .اين نفوذ به

 قتل عام ايراني ها به دست يهوديان در شهر

 هاي مختلف منجر مي شود . 14 صفحه است و به

 راحتي مي توانيد بخوانيد . قصه است ، اما

 تلخ .

چند جمله در اينجا بس است :يهودي ها در شهر

 هاي خود در همه ولايت هاي اخشورش پادشاه جمع

 شدند تا بر آناني كه قصد اذيت ايشان را

 داشتند دست بيندازند ...پس يهوديان جميع

 دشمنان خود را به دم شمشير زده ، كشتند و هلاك

 كردند و با ايشان هرچه خواستند به عمل

 آوردند . و يهوديان در دارالسلطنه شوشن

 پانصد نفر را به قتل رسانيده هلاك

 كردند ....

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۱ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

انتظار

چه دل انگيز است طلوع ديدارش

در باران بهاري

و در ميان قطراتش ... آن دوست

كه دارمش ... انتظاري

هاي باران ... ببار ...  تشنه ام من

خيس مي خواهد شدن ..... بي قراري

نمناك كن هوا را ... اكنون كه بي غباري

بگزار گونه هايم ... بي اشك خيس باشند

يك بار ديگر از شوق .... در حال هوشياري

اين انتظار بگذار ... با او تمام گردد

تا او مرا  بخواند ... من نيز گويم ...آري

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۱ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تو

دست به گل نمي زني ، زانكه نگار من تويي

بوي سمن نمي كشم ، زانكه بهار من تويي

روي زمين گر از صبا ، سيرگه شكوفه شد

من چه گره كنم از آن ، لاله عذار من تويي

گر ز قرار مي رود هوش من از تو ، گو برو

من به قرار خود خوشم ، هوش و قرار من تويي

گرچه سوار آسمان ، خانه به خانه مي رود

كي نگرم به سوي او ، فتنه سوار من تويي

چشم من از نگار خون ، نقش تو مي كند به رخ

دل بنهم به نقش او ، هرچه نگار من تويي

خسرو خسته بر درت ، كشته تير غمزه شد

هيچ نگفتي اي فلان ، كشته زار من تويي

امير خسرو دهلوي



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۰ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

همان مشعل

در سال ۱۸۷۵ در زمان وزارت ديزرائيلي در انگلستان ، خانواده روچيلد ميلياردر يهودي ، چهار ميليون ليره استرلينگ به او وام داد تا سهام كانال سوئز را از خديو مصر بخرد . فقط با اين شرط كه در آن منطقه يعني منطقه كانال سوئز دولتي براي يهود بوجود بيايد . همزماني ساخت مجسمه آزادي براي كانال سوئز با اين اقدام خانواده روچيلد ، حقايقي را نشان مي دهد . فاصله فقط ۶ سال است .

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۵۰ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خاك و آفتاب ؟

اي آرزوي چشمم ، رويت به خواب ديدن

دوري نمي تواند ، پيوند ما بريدن

ترسم كه جان شيرين ، هجران به هم رساند

تا وقت آنكه باشد ، ما را به هم رسيدن

موقوف التفاتم ، تا كي رسد اجازت

از دوست يك اشارت ، از ما به سر دويدن

تا روح بر نيايد ، جهدي همي نمايم

مشتاق را نشايد ، يك لحظه آرميدن

چشمي كه ديده باشد ، آن شكل و آن شمايل

بي او ملول باشد ، از روي خوب ديدن

ما را به نيم جاني ، وصلت كجا فروشند

ارزان بود به صد جان ، گر مي توان خريدن

حيران شده است عقلم ، در صنع پادشاهي

كز خاك مي تواند ، خورشيد آفريدن

باشد همام شب ها ، در آرزوي خوابي

وقتي مگر خيالت ، در بر توان كشيدن

همام الدين تبريزي

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۴۹ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

روي دوست

دل سراي خاص شد ، از مجلس عام اش مگو

جان چو بر جانان رسيد ، از پيك و پيغامش مگو

مرغ جان ما  كه  از تار بدن   بودش قفس

باز دست  شاه  گشت ، از دانه  و دامش مگو

ما از آن يوسف ، به بويي قانعيم اي باد صبح

بوي  پيراهن   چو  آوردي ،  ز اندامش مگو

اي كه ميگويي خيال او توان ديدن به خواب

مرد چون شوريده گشت از خواب و آرامش مگو

آنكه روي دوست ديد او را به كفر و دين چه كار

آنكه مست عشق گشت ، از باده و جامش مگو

چند  گويي :  پخته اي بايد كه  گردد  گرد او

سينه ما سوخته است از پخته و خامش مگو

دوش مي گفتي كه دانستم كه خون من كه ريخت

آنكه ميداني ، همان است ، اوحدي نامش مگو

 

اوحدي مراغه اي



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۴۸ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

داستايوفسكي و شكسپير

شكسپير در كتاب تاجر ونيزي ، و داستايوفسكي در كتاب

 خاطرات خانه اموات وجه مشتركي دارند و آن ، توصيف

 روحيه يهودي است . شكسپير در يك سمت دنيا ، و شكسپير

 در سمت ديگر دنيا ، اين روحيه را چنان يكسان توصيف

 مي كنند كه خواننده حيرت مي كند . " شايلاك " آن فرد

 يهودي است كه شكسپير از او سخن مي گويد ، و

" اشعيافوميچ " يهودي يي است كه داستايوفسكي از او

 سخن مي گويد .يك جا ايتاليا و ونيز است و جاي ديگر

 ، روسيه است و سيبري ، اما ، هر دو ربا خوارند ، تمام

 دنيا را از دريچه پول و سكه مي بينند ، خالي

 كردن جيب ديگران را به راحتي بلدند ، دريدن گوشت

 انسان برايشان بسيار راحت است و در نهايت اينكه ....

 اين اشخاص در هر گوشه دنيا منفي و موذي بوده اند .

اما يك حقيقت بزرگتر وجود دارد ؛ و آن اينكه  در

 كشورهاي شكسپير و داستايوفسكي ، و بسياري كشور هاي

 ديگر اروپا ، قبل از ماجراي فلسطين ، آنها را مي

 شناخته اند . آنها را تحمل نكرده اند و اكنون نيز ،

 نمي توانند آنها را تحمل كنند . توپ را به زمين

 ديگران انداخته اند . تقريبا شصت سال است كه اين

 توپ را ، در فلسطين بكار گرفته اند ....بيچاره

 شكسپير كه به جرم اين حقيقت گويي ، به دروغگويي

 متهم شد و  امروز ، حتي مي گويند كه او ، وجود

 خارجي نداشته است ! البته داستايوفسكي و آثار صدها

 نويسنده ديگر ، مانع از اين است كه كتاب هاي شكسپير

 را بسوزانند .

  



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۴۷ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious