انتظار
چه دل انگیز است طلوع دیدارش
در باران بهاری
و در میان قطراتش ... آن دوست
که دارمش ... انتظاری
های باران ... ببار ... تشنه ام من
خیس می خواهد شدن ..... بی قراری
نمناک کن هوا را ... اکنون که بی غباری
بگزار گونه هایم ... بی اشک خیس باشند
یک بار دیگر از شوق .... در حال هوشیاری
این انتظار بگذار ... با او تمام گردد
تا او مرا بخواند ... من نیز گویم ...آری
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: