سفر در سرزمین
گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم
یک ره از از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم
از فراق شهر بلخ اندر عراق از چشم و دل
گاه در آتش بویم و گاه در طوفان شویم
غم نباشد بیش ما را آن سپس روزی که ما
از نشابور و ز طوس و مرو زی همدان شویم
از پی بغداد و کرخ و کوفه و انطاکیه
زهرمان حلوا شود آن شب که در حلوان شویم
چون به دارالملک عباسی امامی آمدیم
تازه رخ چون برگ و شاخ از قطره باران شویم
از برای حق صاحب مذهب اندر تهنیت
جان قدم سازیم و سوی تربت نعمان شویم
گرچه در ریگ روان عاجز شویم از بیدلی
چون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم
سنایی
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: