وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بر بال نسيم

بر بال نسيم

هركسي از ظن خود شد يار من / از درون من نجست اسرار من

گوته

گوته

شاعر آلماني

 خطاب به حافظ :

استاد !

آرزوي من آن است كه در آن هنگام كه دنيا

 پايان مي يابد ، من در كنار تو و همراه

 تو باشم .

... از وقتي كه اين شخصيت عجيب و بزرگ ،

 در صحنه زندگي من قدم  گذاشته ، دارم

ديوانه مي شوم ...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۵ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سردفتر خوبان

ميان جمله مهرويان ، تويي سردفتر خوبان

 

رخت ، چون كوي خور باشد ، بود زلف كجت چوگان

 

جمال تو بود گلشن ، چه گلشن ؟ گلشن خوبي

 

چه خوبي ؟ خوبي يوسف ، چه يوسف ؟ يوسف كنعان

 

دو چشمت هست دو ظالم ، چه ظالم ؟ ظالم كافر

 

چه كافر ؟ كافر رهزن ، چه رهزن ؟ رهزن ايمان

 

لب لعلت بود غنچه ، چه غنچه ؟ غنچه روضه

 

چه روضه ؟ روضه جنت ، چه جنت ؟ جنت رضوان

 

بود خال لبت هندو ، چه هندو ؟ هندوي ساحر

 

چه ساحر ؟ ساحر فتنه ، چه فتنه ؟ فتنه دوران

 

زبان تو بود بلبل ، دهان تو بود چشمه

 

چه بلبل ؟ بلبل خوشگو ، چه چشمه ؟ چشمه حيوان

 

بود حيران تو را عاشق ، چه عاشق عاشق بي دل

 

چه بي دل ؟ بي دل واله ، چه واله ؟ واله حيران

 

شعر از خانم حيران ، شاعر ايراني

متولد نخجوان ، درگذشته در تبريز سال ۱۲۲۹ شمسي



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۴ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

حسود

 من  ،  حسدم !

 پدرم ،  تنوره ‌ي بخاري پاك مي‌كرد و مادرم ، ماهي

 خشك مي‌كرد .

 من سواد ندارم و از همين جهت آرزو مي‌كنم هر چه

 كتاب در دنيا هست ، سوخته  مي‌شد .

 از اينكه مي‌بينم ديگران غذا مي‌خورند ، لاغر مي‌شوم .

 اي‌ كاش قحطي دنيا را فرامي‌گرفت و همه مي‌مردند و

 من تنها مي‌ماندم . آن وقت  مي‌ديديد چقدر چاق

  مي‌شدم !

نقل از كتاب " دكتر فاستوس " از :

كريستوفر مارلو نمايشنامه نويس انگليسي

مارلو فقط سه كتاب نوشت : ۱- تيمور لنگ ۲- دكتر فاستوس ۳- يهودي

 مالت

و لي ... پس از نقل روحيات طمعكاران تاريخ ، به دلايل نامعلومي جوانمرگ

 شد .



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۴ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آغاز عشق

آغاز عشقم ... انجام عشقم

بازار صابر ، شاعر تاجيكستان

آغاز عشقم را نپرس

آغاز عالم بوده است

انجام عشقم را شنو

انجام عالم بوده است

آغاز عشقم غلغله

انجام عشقم زلزله

در خواب خوش بودم ، پريد

از بانگ عشقم خواب چشم

ديگر نيامد بانگ عشق

كردم حباب ، از آب چشم

آغاز عشقم زنگله

انجام عشقم آبله

چون سال سيري ، سير بود

لبهاي من از بوسه ها

آن بوسه سيري ها گذشت

سيرم دگر از غصه ها

آغاز عشقم بي گله

انجام عشقم پر گله

اول بدم من يكدله

با هلهله با حوصله

آخر شدم من هر دله

بي هلهله بي حوصله

آغاز عشقم ولوله

انجام عشقم مسئله



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۳ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

وصيت

وصيت سفارشي براي آيندگان است . خواسته

 هايي كه در زمان حيات برآورد نشد ؛ و

 خواسته هايي كه اميد مي رود ديگران در

 آينده انجامش دهند ...

يكي از وصيت هايي كه براي هر ايراني

 خواندنش واجب است ، وصيت پطر كبير

 امپراطور روسيه تزاري است !

 

اين وصيت شوم ۱۴ بند دارد كه آن امپراطور

 در هر بندي براي ملتي خوابي ديده

 اند . در بند نهم آن وصيت نامه پطر كبير

 تاكيد مي كند :

بر شما لازم تر از همه چيز است كه به ضعف و

 يا نابودي دولت ايران كوشش و تقلا نموده و

 هر قدر ممكن شود خود را زود تر به خليج

 فارس برسانيد ...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۲ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

رابينسون !

انسان ، خود داستان شيريني است !

 بوعلي در همدان اين داستان را به زبان فلسفي تعريف

 كرد .  سهروردي ، كلام بوعلي را به دست گرفت و

 همان قصه را به گونه ديگري  روايت كرد .  هر دو ، فرود

 انسان به اين دنياي خاكي را به زبان فلسفي مي

 گفتند . اما  ، فيلسوف مسلمان ديگري به نام ابن طفيل

 از اندلس ـ كه امروز اسپانيا نام  دارد ـ آن قصه را به

 گونه يك سفرنامه درآورد .

قصه اي به نام حي بن يقظان كه بسيار شيرين است .

انسان ـ آدم ـ چگونه به دنيا مي آيد ، كجا فرود مي آيد ،

 سخن گفتن را  چگونه مي آموزد ، چگونه خانه مي

 سازد ، تهيه لباس را چگونه ياد مي  گيرد ، ابزار دفاعي

 را چگونه مي سازد ، آتش را چگونه كشف مي كند

 ،  غذا را چگونه مي پزد ، و ... اسم اين داستان را مي گذارد : حي بن يقظان  ـ يعني زنده بيدار

و در نهايت ،دانيل دوفو اين داستان را كش رفته و به نام

 رابينسون كروزوئه  به نام خود چاپ كرد . اين هم يك

 سرقت ديگر !



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۱ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ابيورد و بادكوبه

شعري ديگر از اديب الممالك فراهاني

چو همراز شد روس با انگليس

همانند خاليگر و كاسه ليس

ببستند پيمان مهر استوار

كه باهم نباشند زنهار خوار

نخست از در كينه روس دژم

به پيمان ايرانيان زد قلم

...

به دريا فرستاد فوجي گران

به گيلان و گرگان و مازندران

كه شيران آن بيشه را از كنام

برانند و زيشان نمانند نام

دليران آن بوم را بيگناه

رود سر به دار و شود تن به چاه

سپاه دگر شد زراه ارس

به گلزار تبريز ، چون خار و خس

كه باغ از رياحين بپرداختند

چمن را زمرغان تهي ساختند

...

دگر ره چه گويم كه بيداد روس

چه ها كرد از كينه در مرز طوس

كه شد تيره از توپ دشمن فضا

به بار علي بن موسي الرضا

در آن باغ باريد باران مرگ

ز تن ها فرو ريخت سر ، چون تگرگ

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۱ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

حضرت داود ع

دل گمراه از من دور خواهد شد ؛ شخص شرير را نخواهم شناخت .

 

كسي را كه پنهاني به همسايه خود  غيبت گويد هلاك خواهم كرد . كسي را

 

 كه چشم بلند ( متكبر ) و دل متكبر ( هوسران ) دارد تحمل نخواهم كرد .

 

مزمور صد و يك از مزامير حضرت داود ع



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۰ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سزار

گيوس سزار  معروف به كاليگولا امپراطور روم روزي گفت : آرزو

 دارم تمام مردم رم يك سر داشتند و من با يك ضربه ، كله آنها

 را مي كندم !

نقل از كتاب تاريخ رم قديم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۰۰ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

فكر تو

هميشه به فكر توام

هيچم از تو خالي نيست ...

تويي ترنم باران

تويي ترانه جنگل

تويي هميشه در يادم

تويي طنين فريادم

تويي هواي هر نفسم

تويي همه قومم ، همه هوسم

به سمت آفتاب روانم همي شب و روز

به آن اميد كه  اي مه ، شبي به تو برسم

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۹ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شب

شب بود و ستاره بود و من بودم و ماه

 

او ديده به من دوخته ، من مست نگاه

 

شب رفت و ستاره رفت و هنگام پگاه

 

در فكر شبي دگر بودم و ماهي ، آنگاه



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۸ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مفهوم عشق

عشق ، حالي است كه جبريل بر آن نيست امين

به مقالات گمان ، حل نشود  سر  يقين

جرعه اي بر سر راه  از  مي عشق افكندند

عرش و كرسي ، همه بر خاك نهادند جبين

مرغ  فردوس ، ازين  پرده  نوازد  دستان

طوطي روح  ، ازين  آينه  گيرد  تلقين

اهل صورت ، كه فروبسته خط و ورقند

ظاهر  آن  است كه اقرار ندارند به دين

شب قدر است مرو اي ديده حق ديده به خواب

كه سر زنده دلان ، حيف بود  بر  بالين

باد روشن ، به تمناي رخت ، چشم كمال

اين دعا  را  ز  همه خلق جهان ، باد آمين

كمال خجندي



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۸ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تزار

در اوايل قرن نوزده ميلادي ، فشار حكومت تزاري روس بر مسلمانان قفقاز تشديد شده بود .

 روحاني مبارزي به نام محمد شامل در مقابل روس ها قد علم كرد و  ۲۶ سال در مقابل آنها ايستادگي كرد ولي سرانجام بدست روس ها اسير شد .

 روزي كه به دستور امپراطور محمد شامل را دست بسته وارد قصر تزار كردند ، درباريان براي تماشاي مبارز ۲۶ ساله جمع شدند .

 همسر يكي از ژنرالهاي روس براي تحقير محمد گفت : واه چه جانور عجيبي ! با اينكه دست بسته است مي ترسم مرا بخورد . محمد با متانت جواب داد : نترس . خداوند گوشت خوك را بر ما مسلمان ها حرام كرده است .



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۷ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

راه بهشت

زاهد گوشه نشيني را ديدند كه از منزل خارج

 شده و در خيابان سرگشته و  حيران دنبال

 چيزي مي گردد .  از او  پرسيدند : دنبال چه

 مي گردي ؟  جواب داد : دنبال مسجد مي گردم

 تا مطلب  مهمي را به مردم بگويم و راه بهشت

 را به آنها نشان دهم . شخصي گفت : تو كه راه

 مسجد را بلد نيستي چگونه راه بهشت را نشان

 مي دهي ؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۷ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

يخ نديده ها

ناپلئون زماني كه جوان بود در مدرسه نظامي غذا مي خورد .

 چون تابستان بود در ليوان اب او كمي يخ ريختند . بسيار عصباني

 شد و فرياد كشيد : چرا خرده شيشه در آب من مي ريزيد .

 همكلاسي هاي ناپلئون خنديدند و ناظم مدرسه گفت : نخنديد ،

 او از جايي آمده است كه هرگز يخ نديده است .

از : خاطرات زندگي ناپلئون بناپارت

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تير ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۰۹:۵۶ توسط:نسيم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious