پنجره
در خانه نشسته ، چشم بر پنجره دوخته ام . چیست در آن سو ؟ چیست که چشمان نم گرفته ام را به آن سو می کشد و میل پرواز می سازد ؟ پنجره ، بهانه ای برای بهانه گرفتن است یا روزنه ای برای رفتن ؟ دریچه ای برای پریدن است یا قاب عکسی از آن سو ؟ شوق نگاه من به چه معناست ؟ که اهل اینجا نیستم ؟ که این خانه جای ماندن نیست ؟ که جای من آن سو است ؟ چه کنم ؟ پرواز ؟ کجا روم ؟ آن سو؟ چه خواهم یافت ؟ ستاره ها ؟ ستاره ها کلید های آسمانند ؟ آسمان خود ، پنجره ای دیگر نیست ؟ آن پنجره را چگونه باید گشود ؟ آن سوتر پنجره ای دیگر نیست ؟ چقدر ؟ خدایا چقدر پنجره آفریدی ؟ اینها پرده اند یا پنجره ؟ تا وصال چقدر راه است ؟ تا آغوش خودت فاصله چیست ؟ اگر هم اکنون در آغوش تو ایم ، این همه فاصله چیست ؟ این همه پرواز برای چیست ؟ مثل کبوتر جلد مرا دور خانه خودت می چرخانی که چه ؟ که پر هایم را بریزی ؟ که مفتونم سازی ؟ که سفر دراز تری در راه است ؟ تا کجا باید رفت ؟
برچسب: ،