وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
تنهايي بر بال نسیم

بر بال نسیم

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

تنهایی

تنهایی . چه کلمه جمع کاملا مفردی ! تن هایی که فقط ، یک تن

 است . بی دیگران ، فقط با خود ، شاید حتی با خود هم نه ! " بی "

 خود . بریده از همه چی . غریب . در سکوت . نه سکوتی که صدای

 نفسی بیاید ؛ بی هیچ صدایی ، بی هیچ علامتی ، نه نشانی و نه

 نشانه ای . فقط ، تنها . می شود آیا ؟ چه کسانی چنین اند ؟ تنهایی

 یک نوع است ؟ بی کسی " یک " جور است ؟ یکی در اطاقی تنهاست

 ، دیگری در کیوسک تلفن ، و دیگری در یک شهر ؛ در میان میلیونها تن

 دیگر ، ولی تنها .

تنهاست ، چون نمی دانند هست ؟ نمی دانند کجاست ؟ یا نه ، هم

 می دانند هست و هم میدانند کجاست ، اما احساسش نمی کنند .

 بودنش را می دانند ، اما چگونه بودنش را نمی دانند . درونش را نمی

 دانند ، و او تنهاست . انگار ، عمدا گمش کرده اند . و اما نه ! ده ها و

 صد ها تن با اویند ، حتی انگشت اشاره به سوی او دارند ؛ دور و برش

 را هزاران نفر گرفته اند ، ولی او باز تنهاست . او را می بینند ، اما او را

 نمی فهمند . آری نمی فهمند .



برچسب: ،
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تیر ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۱:۱۵ توسط:نسیم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :