وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
دلتنگي بر بال نسیم

بر بال نسیم

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

دلتنگی

 آدمی ، عمق وجودی دارد و اوج پروازی . عمیق چون اقیانوس ، و بلند بالا ، چون

آسمان . او در کائنات نمی گنجد ، آسمان برایش چون لباس دوران بچگی تنگ است ،

 پرواز روح او ر ا ، کسی جز خدا حریف نیست ، به اعماق قلب او حتی فرشتگان

نمی رسند .

این وسعت بیکرانه ، و تک سوار جاودانه ، هیچ مرزی را نمی شناسد ، به هیچ

محدوده ای تن در نمی دهد ، و دلی دارد به اندازه عرش خدا .

 اما این دل بزرگ ، این دل خدایی ، این دل بیکرانه و فراتر از هر فسانه ، گاه ، تنگ

می شود ، به اندازه حبه ذرت ، نه ... دانه اسپند ، باز هم کوچکتر ، به اندازه دانه

ارزن ...

دلتنگی ، انسان را چنان فشار می دهد که آرزو می کند همان لباس های دوران بچگی

 اش را بپوشد . آسمان را رها کند ، و در همان کوچه های خاکی بدود و در کنج

آشپزخانه برای قایم شدن رفیق خیالی خود ، چشم بگذارد . چشم بگذارد و جایی را

نبیند . همه جا تاریک باشد . بماند و بماند و بماند ، تا کسی بیاید و او را پیدا کند .

همواره میخواست کسی را پیدا کند ، و اکنون میخواهد کسی او را پیدا کند .... و آن

دانه ارزن را بچیند ...



برچسب: ،
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تیر ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۱:۱۳ توسط:نسیم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :