رفتن
یک بار به دنیا آمده ایم ، اما میدانی ؟ که هر لحظه می رویم ؟ رفتن و رفتن و رفتن .
و تو ، و من ، به آخرین رفتن می اندیشیم . چرا ؟ این همه رفتن ، این همه پریدن از
جویبار های زمان ، این همه جا خالی دادن به فرصت ها ، این همه اخم به خنده های
زندگی ، این همه کشتار لحظه ها ......
هر لحظه مان ، رفتن ی است . خدا رحمت کند من یک لحظه پیش را . خدا بیامرزد
من دیروز را . عکس پارسالم را که می بینم ، فاتحه ای برایش می خوانم .
لازم نیست تو فیلسوف باشی تا بفهمی تقویم را چند بار از اول تا آخر فقط به تعطیلی
گذرانده ای و هر جشن تولدت ، سالگرد موزیکالی بوده است .
و من امروز به آنها که سرخ رفتند می اندیشم . یادشان به خیر .
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: