وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
حيران بر بال نسیم

بر بال نسیم

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

حیران

دی در کنار راهی

 یک شوخ کج کلاهی

از بهر کشتن من ، کرد آنچنان نگاهی

هوشم ربود از سر

آن ماه ناز پرور

او کرد عجب نگاهی ، من بر کشیدم آهی

ای ماه عنبرین بو

ای شوخ آتشین خو

بنما تو طاق ابرو  ، بر ما چو قبله گاهی

هر کس که دید رویت

 یا قامت نکویت

گوید طلوع کرده ، از فوق سرو ، ماهی

آنکس که غیر یادت ،

 در یاد او نباشد

تو نیز یاد او کن ، ای ماه ، گاهگاهی

نبود در این زمانه

 ای گوهر یگانه

مانند من گدایی ، همچون تو پادشاهی

شمشیر ابروان را

برکش ، بکش به زاری

گر آرزوی وصلت ، بر من شده گناهی

بخشا به حال زارم

ای سرو ، گل عذاری

چون پیش کوه لطفت ، جرمم بود چو کاهی

حیران ناتوان را

ای شاه ، نیست دیگر

جز خاک آستانت ، یک ملجاء و پناهی

 

خانم حیران ـ شاعره ایرانی

متولد نخجوان متوفی در تبریز سال ۱۲۲۸ 



برچسب: ،
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تیر ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۳۷ توسط:نسیم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :