دریا
عاشقان صورت او را ،
برچسب: ،
ز جان ، اندیشه نیست ...
بیدلانش را ز آشوب جهان
اندیشه نیست ...
از قضای آسمانی ،
خلق را ، بیم است و باز
آفتاب ار بازگشت ،
از آسمان اندیشه نیست ...
ما از این دریا ،
که کشتی در میانش برده ایم ،
گر به ساحل می رسیدیم ،
از میان ، اندیشه نیست ...
از برای دوست شهری دشمن ما شد ، ولی
گر مسخر می کنیم ،
از این و آن ، اندیشه نیست ...
اوحدی مراغه ای
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: