کشاکش
در صبحگاه آفرینش
انسان لحظه ای بهشت را دید ، اما هنوز بهشتی نبود .
ماجرای هبوط به او آموخت که او ، " آدم " شده است اما ، انسان ؟ هنوز نه !
آدم باید بهشت را ترک کند ، به زمین خاکی هبوط کند ، و بهشت را به دست خود بسازد .
فهمید که گرچه برگزیده خداست ، اما هم باید خود را بسازد و هم بهشتش را .
او هر چه خود را می سازد ، بهشت هم ساخته می شود . رابطه تنگاتنگی است
بین زیبایی وجود انسان با بهشتی که در آن خواهد بود .
در این راه طوفانها وجود دارد . گردابها ، سنگلاخها ، پرتگاه ها و فریبکده ها وجود
دارد . هفت خوان و هزار خوان ها وجود دارد . شیطان ، در هر گوشه ای کمین کرده
است و صدای سقوط هم ، پیشاپیش می رسد .
آدم ، باید از کمین این همه دام و شیطنت شیطان برهد تا به مقام انسان برسد .
زندگی او ، سراسر کشاکش است ؛ و او هرگز دو چیز را نباید فراموش کند ؛ یکی
خدا را و دوم ، شیطان را .
برچسب: ،