وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
پز با لباس عاريتي بر بال نسیم

بر بال نسیم

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

پز با لباس عاریتی

غیبت

پیتر بیکسل:

مردی تعریف می کرد که چطور می خواستند سر به نیستش کنند . چطور بسته بودندش و چطور لوله اسلحه را روی شقیقه اش فشار داده بودند و فریاد می کشیدند . او زنده است و تعریف می کند . ما هم زنده ایم و گوش می دهیم .

حکایت

سعدی :

یکی از بزرگان را ، به محفلی اندر ، همی ستودند و در اوصاف جمیلش ، مبالغه می کردند . سر برآورد و گفت : من آنم که من دانم !

 



برچسب: ،
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ تیر ۱۴۰۲ساعت: ۱۲:۱۰:۲۲ توسط:نسیم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :